احمد گفت:ای لولیتا منم سوار خسته ی سرنوشت که ارمان نسلم تباه شد..
مثل هرروز صبح با تعجب در اینه به چهره ی خود نگریست و با تمسخر به خود گفت:"من این را نخواسته بودم!"
پرنده ها میروند در پرو می میرند-رومن گاری